روز و شبم با ترمه جونیم
سلام ترمه جونی مامانی خوبی قربونت برم نمیدونی با هم چه کیفی میکنیم دیگه داری قشنگ تکون میخوری و کاملا از رو پوستم حس میکنم ورجه ورجه کردناتو دلم واست غش میره گلم دیگه داری بزرگ میشی دیگه قیافیه مامانی کاملا شده مثه مامانای باردار البته صورتم خیلی تغییر نکرده همه میگن بینیم تغییر کرده اما بابایی اسد میگه نه تغییر نکرده بابایی میگه خوشگلتر شدی ولی شکمم حسابی بزرگ شده ودیگه کاملا میگه یه فرشته توشه به اسم ترمه جونی که همه زندگی مامانیشه . حالا بگم از بابایی اسد چه ذوقی می کنه وقتی تکون میخوری همش میاد دست میکشه روی شکمم باهات حرف میزنه میگه یه تکون بخور ببینم که منم میگم به زور تکون نمیخوره خجالت میکشه نباید بهش خی...
نویسنده :
پدر بنام مادر
21:47